۵ افسانه موفقیت

افسانه‌ی اول: پولدار، لاغر و خوشحال بودن هدف نهایی است
اولین افسانه می‌گوید که پولدار، لاغر و خوشحال بودن هدف نهایی است. این‌ها هدف نیستند بلکه آمال و آرزوهایی هستند که همه انسان‌ها به دنبال آن هستند. یک هدف مانند یک خانه‌ی زیباست. با دقت طراحی شده، به طور مداوم مورد بررسی قرار گرفته، ارتقا پیدا کرده و مرتب روی آن کار شده.
شما باید اهداف خاص و روشن برای خود داشته باشید. مهم‌تر از آن این است که اگر آن‌ها را ننویسید آن‌ها صرفا آروزهایی هستند که مبهم هستند و انرژی لازم را هم ندارند.
افسانه‌ی دوم: شما باید در یک دوره‌ی چهار ساله دانشگاهی شرکت کنید
افسانه‌ی دوم می‌گوید که شما باید چهار سال به دانشگاه بروید.
من می‌دانم که مخارج دانشگاه رفتن زیاد است. خصوصا با وضعیت اقتصادی و آموزشی که در حال حاضر شاهد آن هستیم. همانطور که بسیاری از شما می‌دانید من هیچگاه به دانشگاه نرفتم و به سختی از دبیرستان فارغ التحصیل شدم.
باافزایش مخارج دانشگاه این موضوع در سال‌های اخیر بیشتر مورد توجه مردم قرار گرفته است. بسیاری از افراد به این فکر می‌کنند که آیا پرداختن هزاران دلار برای تحصیل به صرفه است یا نه. آیا این کار واقعا یک گام به سمت موفقیت است؟
برای بعضی از ما که برنامه بلند مدتی برای شغل خود نداریم، شاید تحصیل مناسب باشد. من قبل از اینکه بفهمم در رابطه با شغلم چه می‌خواهم در جاهای مختلف کارهای کارگری زیادی کردم.
بهترین کاری که شما می‌توانید انجام دهید این است که اجازه ندهید زندگی شما بر مبنای اینکه دیگران چه فکری راجع به شما می‌کنند بنا شود. کاری را انجام دهید که خودتان فکر می‌کنید بهترین است.
فقط به خاطر اینکه یک نفر به دانشگاه رفته و موفق شده دلیل این نیست که این کار تنها راه موفقیت است. مشخص کنید که بهترین راه برای شما و اهداف آینده‌تان چیست و بعد از آن دیگر مهم نیست سفری که در پیش رو دارید به چه شکل خواهد بود.
افسانه سوم: شما به پول بیشتری نیاز دارید
افسانه دیگر درباره موفقیت این است که شما به پول بیشتری نیاز دارید.
همه‌ی ما این حرف‌ها راشنیده‌ایم که: ” اگر پول بیشتری داشتم خوشبخت‌تر بودم” یا ” پول ریشه‌ی همه‌ی بدبختی‌هاست”.
این مثل این است که بگوییم یک تکه کاغذ سبز قدرت این را دارد که ساختمان بسازد، کامپیوتر تولید کند، دانش‌آموزان را وادار به درس خواندن کند، مردم را خوشحال کند، و بدتر از همه، باعث فساد و تباهی آن‌ها شود.
مردم خودشان ارزش ذاتی دارند. پول چیزی نیست جز نمادی از یک ارزش ذخیره‌شده. هرچه ارزش بیشتری به دیگران بدهید وجه بیشتری به دست خواهید آورد. به خدمت کردن به دیگران تمرکز کنید تا پول و اگر این کار را انجام دهید پول به طور طبیعی به سمت شما خواهد آمد.
افسانه‌ی چهارم: انتظار موفقیت داشته باشید سپس موفقیت خواهد آمد
افسانه بعدی این است که شما باید چیزی را بخواهید تا اتفاق یبفتد.
قسمتی از این حرف افسانه است. درست است که شما باید میل و اشتیاق به آنچه می‌خواهید داشته باشید. تمرین قانون جذب یکی از قدرتمندترین روش‌هایی که می‌توانید برای دستیابی به موفقیت استفاده کنید. شما می‌توانید از خروجی مطلوب و نتایج بهتر در زندگی‌تان مطمئن باشید.
انتظارات شما به پیشگویی‌هایی درباره‌ی خودتان بدل خواهد شد.
با این وجود این کافی نیست که فقط منتظر موفقیت بود. کلید موفقیت این است که انگیزه‌ای برای اقدام و عمل داشته باشید. منتظر افراد دیگر نباشید که کاری انجام دهند. عمل‌گرا باشید.
کاری انجام دهید. هر کاری که می‌توانید. خودتان را مشغول کنید و به کار کردن ادامه دهید. هر روز کاری انجام دهید که شما را به سمت مهم‌ترین هدفی که در زندگی دارید می‌برد.
افسانه‌ی پنجم: موفقیت فقط داشتن همه چیز است
آخرین افسانه اعتقاد دارد که موفقیت داشتن همه چیز است. مدیرعامل یک شرکت بودن، داشتن یک خانه‌ی ساحلی و از این قبیل.
همانطور که قبلا اشاره کردم بسیاری از ما فکر می‌کنیم که تعریف دیگران از خوشبختی برای ما هم صادق است. ما اغلب از اینکه ما در انجام کاری که دیگران فکر می‌کنند باید انجام دهیم موفق نیستیم احساس ناراحتی می‌کنیم.
بسیاری از مردم اجازه می‌دهند که والدینشان در انتخاب شغل دخالت کنند و در آخر از نتیجه کار پشیمان می‌شوند.
موفقیت اجزای گوناگونی دارد که شامل اجزای فیزیکی، روانی، احساسی و روحی است. هر فرد به ترکیب خاصی ازاین اجزا نیاز دارد تا احساس رضایت نسبت به خودش پیدا کند.
با آکادمی بابک افشار زندگیت رو متحول کن . با آکادمی افشار مدیرعامل زندگی خودت باش
ما از صفر تا صد این راه رو در کنار شما هستیم
با ما در ارتباط باشید.

3 

پشتیبانی آنلاین